Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-01@12:26:10 GMT

بسته شعر ویژه شب یلدا بلندترین شب سال

تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۷۸۷۴۶

بسته شعر ویژه شب یلدا بلندترین شب سال

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، نزدیک به هزاران سال است که ایرانیان آخرین شب از فصل پاییز را جشن می‌گیرند. این شب بلندترین شب سال است و با آیین و رسوم مختلفی در شهر‌های کشور جشن گرفته می‌شود.

این سنت دیرینه میان ایرانی‌ها جایگاه ویژه‌ای دارد و تمام اهل خانواده به خانه بزرگان فامیل می‌روند و شبی به یاد ماندنی را با خواندن اشعاری از حافظ رقم می‌زنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به بهانه آخرین شب از فصل زیبایی‌ها، اشعاری را که شاعران کشور برای این سنت سروده اند با هم می‌خوانیم:

حافظ شیرازی 

بر سر آنم که گر ز دست برآید

دست به کاری زنم که غصه سر آید

خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

دیو چو بیرون رود فرشته درآید

صحبت حکام ظلمت شـب یلداست

نور ز خورشید جوی بو که برآید

بر در ارباب بی‌مروت دنیا

چند نشینی که خواجه کی به درآید

ترک گدایی مکن که گنج بیابی

از نظر ره روی که در گذر آید

صالح و طالح متاع خویش نمودند

تا که قبول افتد و که در نظر آید

بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

سهراب سپهری

هدیه دادی دیده‌ی نویی به من

یک نگاه تازه‌ای بر قاب من

این دلم وابسته شد به این سخن

دم گرفت آرامشی از این سخن

دختر شب‌های سرد ماه دی

خو گرفت با شعر تو در ماه دی

حرف دل را از دلت تو پس زدی

غم به روی غم، غمی را پس زدی

من به دنیای تو مجذوبم هنوز

به دیار قلب تو، حس دارم هنوز

توشدی سهراب شعر این زمان

یک جهانی در جهان در این زمان

در دلم راهی پر از پیچ مسیر عشق بود

شوق دیدار دلی، احساس گون از عشق بود

شامگاهان قلب من غوغا به پا میکرد، وای

خواب من تعبیر بی تاب غمی از عشق بود

نغمه مستشار نظامی 

یلدا شب بلند غزل‌های مشرقی است‌
میلاد هر ترانه زیبای مشرقی است

آهسته می‌رسند به مقصد ستاره‌ها
مهتاب گاهواره رویای مشرقی است

سرما حریف قصه مادربزرگ نیست
دستش لحاف کرسی گرمای مشرقی است

«از هرچه بگذری سخن دوست خوش‌تر است»
حافظ دوای روح و مسیحای مشرقی است

سیب و انار و پسته، شیرین و ترش و شور
طعم اصیل یک شب یلدای مشرقی است

حالا که دوستان همه جمعند دف بیار
چشم انتظار صد دل شیدای مشرقی است

یلدا شب یکی شدن آفتاب و ماه
میلاد هر ترانه زیبای مشرقی است

سامان فخارزاده کرمانی

جواب آرزو فقط رسیدنم به طرف کو
رسیدنم به طرف کو فقط جواب آرزو‌

نمی‌شود گذشتنم شوم به رنگ دیگری
کدام جاده بگذرم؟ کدام ره؟ کدام سو؟

سبو شکسته می‌نهم به هر کجا که یاد تو
تو یاد من در این خزان چگونه می‌کنی؟ بگو

شکوه این شبی گران به رفتنت چه بی‌شکوه
چه باشکوه بزمتان بدون من به‌ های و هو

چه باده‌ها به جام زر چه اشک‌های بی‌ثمر
نخواندنم چه مختصر غریبه‌ای به رسم و خو

دریغ کز شبم دگر توقعی نداشتن
دریغ کز خزان که شد دوباره یاد هجر او

انار را شکسته‌ام به دانه دانه، چون دلم
شکست رسم رفتنت به دانه خون به خانه جو

به آخرین شبش رسید فصل دل شکستگان
چه دی رسیدنی شده به اشک‌های مو به مو

علی واشقانی 

شب یلدا همیشه جاودانی است
زمستان را بهار زندگانی است

شب یلدا شب فر و کیان است
نشان از سنت ایرانیان است

شب یلدا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه، هرگز زوالش

شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب

شب یلدا ز حزن و غم مبراست
بساط شادمانی‌ها مهیاست

شب یلدا بیا روشن روان شو
به نزد شاعران همزبان شو

شب یلدا شب سال است‌ ای دل
مرا در انجمن، شعر است محمل

شب یلدا بلند است و یگانه‌
نمی‌گیرد دلم هرگز بهانه

شب یلدا کنار دوستان باش
برای ما گلی از بوستان باش

شب یلدا به آجیل و ترانه
بساط میوه‌ها در کنج خانه

شب یلدا، انار و هندوانه
غذا سبزی پلو، ماهی بهانه

تک بیتی از سعدی

هنوز با همه دردم امید درمان است
که آخری بود آخر شبان یلدا را

تک بیتی از  خاقانی 

تو جان لطيفی و جهان جسم کثيف
تو شمع فروزنده و گيتی شب يلدا

تک بیتی از  ناصر خسرو

او بر دوشنبه و تو بر آدينه
تو ليل قدر داری و او يلدا

تک بیتی از  سنایی غزنوی 

به صاحب‌دولتی پيوند اگر نامی همی جويی
که از يک چاکری عيسی چنان معروف شد يلدا

تک بیتی از امیر معزی

ايزد دادار، مهر و کين تو گويی
از شب قدر آفريد و از شب يلدا
زان‌که به مهرت بود تقرب مومن
زان‌که به کينت بود تفاخر ترسا

تک بیتی از فیض کاشانی 

هنرت چیست جز این ریش که‌ گویی به‌ مثل
شب یلدا بود از بس ‌که درازست و سیاه

تک بیتی از  وحشی بافقی

شب نیکو سگال او شده چون روز رخشنده
چنان چون روز بدخواهش شده همچون شب یلدا

تک بیتی از  مسعود سعد سلمان 

گفتمش: با عارضت زلفت تناسب از چه یافت
گفت: ماه روشن است این و شب یلداست آن

تک بیتی از ابن حسام خوسفی 

ز انوار ریاحین باغ و بستان گشته سرتاسر
منور چون عبادتگاه راهبانان شب یلدا

تک بیتی از  امیر خسرو دهلوی 

اشک خود بر خویش می ریزم چو شمع
با شب یلدا در آویزم چو شمع

انتهای پیام/

 

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: شب یلدا شب چله شعر شب یلدا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۷۸۷۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تفال به حافظ چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است...

فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باور‌های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می‌بردند بهره‌ای از کلام حق دارند رجوع می‌شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است

تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقه‌ای در ذکر یارب یارب است

کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف
صد هزارش گردن جان زیر طوق غبغب است

شهسوار من که مه آیینه دار روی اوست
تاج خورشید بلندش خاک نعل مرکب است

عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو
در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است

من نخواهم کرد ترک لعل یار و جام می
زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است

اندر آن ساعت که بر پشت صبا بندند زین
با سلیمان، چون برانم من که مورم مرکب است

آن که ناوک بر دل من زیر چشمی می‌زند
قوت جان حافظش در خنده زیر لب است

آب حیوانش ز منقار بلاغت می‌چکد
زاغ کلک من به نام ایزد چه عالی مشرب است

شرح لغت: کم رسد:هرگز نرسد/عارض: رخسار /ناوک: تیر کوچک.

تفسیر عرفانی:‌

۱- حضرت حافظ در بیت چهارم می‌فرماید:

* یار من که سوار بر گزیده مرکب سخن و ناز می‌باشد و ماه تابان منصب آینه داری در خدمت اوست، تاج زرین مهر با همه بلندی، مقام غبار نعل اسب وی به شمار می‌آید.

مرحبا بر شما که چنین محاسنی داری. پس انسانی موفق، با اراده، صمیمی و مهربان هستی، اما متاسفانه این زیبایی ها، به علاوه زیبایی جمال، موجب غرور شما شده است. در حالیکه شاخ درخت هر چه پربارتر شود، افتاده‌تر می‌باشد.

۲- بسیار فال خوبی است. ستاره سعد در برج ثور (اردیبهشت) قرار دارد و به مرادت حتما می‌رسی و جای نگرانی نیست.

۳- آینده در دستان توانای شماست و موفقیت در چند قدمی به شما چشمک می‌زند، موفق باشید.

تعبیر غزل:

به زودی برای تو فرصتی مساعد فراهم می‌گردد. بخت به تو روی کرده و زمان کامیابی فرا رسیده است. برای رسیدن به مقصود خود از توسل به خدا و تاثیر دعا غافل مشو. گرچه امکانات فعلی تو محدود است، ولی می‌توانی با استفاده از توانایی‌هایی که در وجود تو نهفته است به کامیابی برسی، دست از تلاش بر ندار و از سرزنش‌ها مرنج که خدا با توست.

دیگر خبرها

  • صندوق ملی محیط زیست از طرحهای حافظ محیط زیست حمایت می کند
  • بسته ویژه اینترنت دولت برای معلمان
  • بسته ویژه اینترنت ۳۰ گیگابایتی دولت برای معلمان
  • تفال به حافظ چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است...
  • تصاویر | بلندترین سکوی بانجی جامپینگ دنیا در ایران!
  • افتتاح بلندترین سکوی بانجی جامپینگ دنیا در تهران (عکس)
  • بازدید هیات تجاری و اقتصادی هرمزگان از مراکز توزیع میوه و تره بار کشور چین
  • (تصاویر) بلندترین سکوی بانجی جامپینگ دنیا
  • افتتاح بلندترین سکوی بانجی جامپینگ دنیا
  • ارایه تسهیلات ارزان به شرکت‌های دانش بنیان صادرات محور